روایت‌کننده: آقای دکتر هوشنگ نهاوندی

تاریخ مصاحبه: ۲۹ مه ۱۹۸۵

محل مصاحبه: پاریس، فرانسه

مصاحبه‌کننده: شاهرخ مسکوب

نوار شماره: ۶

وقتی که اعلی‌حضرت تشریف آوردند و مراسم شروع شد، مرحوم منصور را هدایت کردند و پشت اعلی‌حضرت و نشست. شاه هم نشست. بعد سلام شاهنشاهی نواخته شد و وزیر کشاورزی گزارش را پایان داد تشریفات می‌بایستی یک مقدار زیاید طول بکشد بعد هم در پایانش قرار بود اعلی‌حضرت نطق بکند. مرحوم منصور جای خودش را ترک می‌کند در حالی که همه هم داشتند نگاه می‌کردند خیلی عجیب بود که کنار شاه نشسته بود، جای خودش را ترک می‌کند و می‌آید و در کنار وزراء می‌ایستد خیلی دور. باعث این می‌شود که روسای دو مجلس و غیره هم که نشسته بودند و طبیعتاً منصور به آنها ارشد بود مجبور می‌شوند بایستند. و خلاصه بعد از چند دقیقه شاه هم برمی‌خیزد. و بعد از اینکه همه هم متوجه می‌شوند که منصور به اعتراض این ژست را انجام داده و بعد بلافاصله می‌رود و به اعلی‌حضرت عرض می‌کند که توهین کردن به وزرای اعلی‌حضرت بی‌احترامی نسبت به خودشان است و این رفتاری که با وزرای من شده قابل تحمل نیست و خلاصه غائله‌ای ایشان به پا می‌کند برای اینکه چرا وزراء را ایستاده نگاه داشتند و برایشان صندلی نگذاشتند. این قدر حساس بوده به این مسائل.

از مرگ مرحوم منصور دو ماهی گذشته بود شبی در همان اتاقی که مرحوم منصور را شاهد بودیم ما که در خشم بود به خاطر مقاله‌ای که در «خواندنیها» قرار بود چاپ بشود درباره عالیخانی و می‌خواست که جلوی این مقاله را بگیرد، مرحوم هویدا با دو سه تا از وزراء نشسته بودند باز هم بعد از هیئت دولت و باز هم به ایشان تلفن شد. در حضور ما و نه از سازمان امنیت بلکه از مجله «خواندنیها» و از مرحوم امیرانی مدیر خواندنیها که متن مقاله‌ای را که قرار بود دو روز بعد بر ضد جمشید آموزگار وزیر دارایی و رقیب احتمالی هویدا بنویسد برای ایشان پای تلفن می‌خواند. و ما شاهد بودیم که مرحوم هویدا چیزهایی را اضافه می‌کرد که «اینها را بنویسید توی مقاله‌تان بر ضد جمشید آموزگار.» که البته این را هم واقعاً این که بعداً به خصائص مرحوم هویدا حسن و عیبش برای‌تان خواهم پرداخت. برای آنکه لااقل آنچه من فکر می‌کنم برای اینکه حتماً قضاوت‌ها یکی نیست. ولی بهرحال این وجه تمایز و اختلاف زیاد بین این دو مرد، با هم دوست هم بودند، خیلی هم با هم دوست بودند، وجود داشت که مرحوم منصور خیلی مقید بود به رعایت احترام اطرافیان و همکارانش و حفظ حرمت وزیران. حال آنکه مرحوم هویدا که خیلی از منصور باسوادتر و مسلماً بینش سیاسی بیشتری داشت، اطلاعات فرهنگ سیاسی بیشتری داشت ولی نه بینش ایرانی و اصلاً ایران را نمی‌شناخت که منصور می‌شناخت، و اصلا فارسی نمی‌دانست که منصور می‌دانست، این صفت اگر بشود گفت صفت در او بود که همیشه شاید به‌علت عقده‌ای یک نوع عقده حقارت سعی می‌کرد که اطرافیان خودش را کوچک کند و به اینها توهین بکند و افراد کوچک را انتخاب بکند.

منصور همیشه علاقه داشت به انتخاب، این را هم بگوییم، که در اطرافش چند نفر شخصیت بزرگ، یا اینکه او خیال می‌کرد که آدم‌های (؟) هستند باشند. و همیشه مقید بود که سپهبد ریاحی و دکتر نصری با جواد صدر، که وزرای مسن کابینه بودند، باشند برای اینکه به‌هرحال او رئیس آنها بود و به این ترتیب شأن بیشتری پیدا می‌کرد. درست مرحوم هویدا سلیقه برخلاف این را داشت. حالا به هویدا خواهیم رسید.

به‌هرحال در آن شب ششم بهمن آخر ششم بهمن بعد از اینکه مرحوم منصور فوت کرد یا اینکه به‌هرحال دستگاه‌هایی را که حیات مصنوعی را به ایشان برایش میسر می‌ساخت آن دستگاه‌ها را قطع کردند، نیمه شب هیئت دولت تشکیل می‌شود و هویدا که کفالت نخست‌وزیری به او تفویض شده بود استعفای دولتی را که دیگر موجودیت خودش را از دست داده بود با مرگ نخست‌وزیر، یازده شب می‌برد تقدیم اعلی‌حضرت می‌کند در کاخ اختصاص شهر و اعلی‌حضرت هویدا را برخلاف انتظار خودش و برخلاف انتظار همه، برای اینکه همه منتظر بودند که با سپهبد ریاحی رئیس الوزراء بشود به‌خاطر نظامی بودنش یا جمشید آموزگار یا یک شخص دیگری از خارج. هویدا را مأمور تشکیل کابینه می‌کند و به ایشان هم سفارش می‌کند که همان افرادی را که در کابینه منصور هستند همان‌ها را نگه دارید و فقط سپهبد نصیری به ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور منصوب می‌شود و تیمسار سرلشکر پاکروان با اختیارات زیادی که بعداً هفته آینده به آن اشاره خواهم کرد به وزارت اطلاعات. و برای تجلیل از مرحوم منصور جواد منصور را که معاون نخست‌وزیر بود به مقام وزارت مشاور ولی بدون مسئولیت ارتقاء می‌دهند برای اینکه به اصطلاح تجلیلی از نام منصور کرده باشند. و صبح روز بعد هفتم بهمن در شرایط بسیار غم‌انگیزی، غمگینی، هیئت دولت جدید به اعلی‌حضرت باز هم در کاخ اختصاصی در مراسم خیلی ساده معرفی می‌شود و بلافاصله بعد از آن نخستین جلسه کابینه هویدا در حضور شاه، تنها باری بود که هیئت دولت در حضور شاه در این چهارسال و نیمی که بنده، در چهار سال و هفت ماهی که من وزیر بودم، تشکیل شد. نخستین جلسه هیئت دولت در حضور اعلی‌حضرت در کاخ اختصاصی همان در کاخ شهر تشکیل می‌شود و خاطرات آن را ان‌شاء‌اله جلسه آینده برای‌تان تعریف خواهم کرد.

س- ان‌شاءالله.

پایان سومین جلسه مصاحبه با جناب آقای دکتر هوشنگ نهاوندی. متشکرم.