روایتکننده: آقای دکتر سعید رجائی خراسانی
تاریخ مصاحبه: ۹ مارچ ۱۹۸۵
محل مصاحبه: نیویورک- نیویورک
مصاحبهکننده: ضیاء صدقی
نوار شماره: ۶
ج- این کار نوعاً به اصطلاح وارد مذاکره شدن با بهائیت هم بود و نوعی مذهبی بودن و به اصطلاح ماسک مذهبی داشتن اینها را نوعی تأیید میکرد. من فکر میکنم که این کار کار درستی نبوده و کسانی که خیلی به این مسئله علاقهمند بودند و دنبال میکردند از یک قشریگری و به اصطلاح سهلانگاری خاصی، سادهاندیشی خاصی برخوردار بودند و ما در بین کسانی که جزء پیروان این بودند هر جا آشنا شدیم این به اصطلاح ژرفا و عمق زیادی در اندیشههای مذهبی یا سیاسی حضرات ندیدیم. قبل از انقلاب اینها بودند. بعد از انقلاب اینها همینجور همبستگی خودشان را بیشتر حفظ کردند و بعضی اوقات هستند دیگر توی همه ادارات و ارگانها هم سر و کلهشان پیدا هست ولی هستند به عنوان همان همبستگی و به اصطلاح جلسه یا پاتوق یا هیئتی که قبل از انقلاب داشتند. همینطوری الان به دلیل آشناییها و روابطی که داشتند الان هم با هم کم و بیش همان را دارند، بله.
س- اصلاً سوابق این آقای شیخ محمود حلبی چیست آقا؟
ج- من اطلاعی ندارم.
س- شما اطلاعی ندارید؟
ج- خیر. تنها چیزی که باید اینجا اضافه کنم خدمتتان این است که در یک سمیناری که در یکی از این کالجهای بروکلین شروع شده بود یادم هست ما را هم دعوت کردند که برویم آنجا سخنرانی بکنیم و به هم خورد، یک عده شعار دادند اینها بعد ما ول کردیم مسئله را یکی از این آقایان که صحبت میکرد میگفت که آمریکا در سیاست خارجیاش اشتباه کرده. روزهای اول دنبال به اصطلاح شاهیها را گرفته بود از آنها حمایت میکرده، به آنها ویزا میداده. بعد هم یک مدتی رو منافقین کار میکرده، حالا هم چسبیده به ماتحت حجتیه و امیدوار است که آنها یک کاری برایش بکنند. انقلاب اسلامی به نظر من میگفت محکم شده و آمریکا ول معطل است. باید برخوردش را با انقلاب تجدیدنظر بکند. این چیزی بود که ما از یکی از این آقایان شنیدیم. حالا گردن خودشان راست یا دروغ من خبر ندارم.
س- من خیلی ممنونم از لطفی که کردید و با تشکر از شما مصاحبه را در اینجا خاتمه میدهم.
س- خدا به شما اجر بدهد.
Leave A Comment