روایت‌کننده: مهدی موتمنی

تاریخ: ۳۰ اپریل ۱۹۸۶

محل: سن مارتن، آنتیل هلند

مصاحبه‌کننده: حبیب لاجوردی

نوار شماره: ۲

 

ج- من رفتم پاکتی را باز کردند و دیدم که از اتاق اصناف فرستادن برای اتاق اصناف آقای انصاری برای رسیدگی برای من فرستاده است. یادداشتی هم رویش بود که شما این را رسیدگی بکنید که تخلف هست یا نه؟ من پرونده را باز کردم نگاه کردم دیدم تخلفی نیست. ولی زیر این فاکتور ده ریال یا یک همچین چیزی به عنوان غلامانه نوشته بودند. فرض بفرمایید که اگر این فاکتور ۲۰۰ تومان بوده است برای یک مغازه ۱۰ ریال یا 5 ریال به عنوان غلامانه نوشته بودند. اتاق اصناف این را به عنوان تخلف یکی از صنایع بزرگ گرفته بود گویا مذاکراتی بود که آن شخص که… وکلا چه داشتند؟

س- مصونیت پارلمانی

ج- که آن شخص مصونیت پارلمانی هم داشت می‌خواستند آن را بگیرند. بعدها من مطلع شدم که حتی رفته بودند این کار را بکنند و آن شخص از مصونیت پارلمانی استفاده کرده بود و تلفن کرده بود و منتفی شده بود در آن محل ولی این را فرستاده بودند به عنوان تخلف. من در زیر این باز به عنوان حفظ یک واحد بزرگ صنعتی که اگر آن شخص را می‌گرفتند، چندین هزار نفر بیکار می‌شد و با اعتقادی که داشتم خیلی سالم کار می‌کردم نوشتم تخلفی صورت نگرفته است. این غلامانه مربوط به صاحب صنعت و و صاحب کارخانه نیست. بین کارمندها جمع می‌شود و در جایی بین آنها تقسیم می‌شود و این عرف تجارت ایران از زمان‌های بسیار قبل بوده. حالا اگر کمیسیون و یا مرکز بررسی قیمت‌ها مصلحت نمی‌بیند این را مسئولینش تصمیم بگیرند و امضا بکنند و ابلاغ بکنند و ما هم به صاحبان صنایع ابلاغ بکنیم و مسلماً صاحبان صنایع هم در این زمینه رعایت خواهند کرد.

بردم دادم ایشان، ایشان خواند بسیار خوشحال شد گفتند می‌خواهند یک رایحه تیرباران را ببرند و من مجبورم این دفاعیه را بکنم. ساعت ۶ صبح رفتند پهلوی اعلی‌حضرت و گفتند حتی به آنجا هم رسیده بود 5 ریال به آن جا هم رسیده بود، این‌ها مسائل مهمی هست و و دستور داده بودند و اینها این موضوع هم به این ترتیب منتفی شد. پرسیدند پس چرا قیمت‌ها بالا می‌رود؟ ایشان هم توضیح داده بودند و بنده هم به ایشان توضیح داده بودند تولید کارخانه‌ها را اجازه توسعه بدهند مسائل آنها آب کمبود هست تامین بکنند که آنها بتوانند بیشتر تولید بکنند که این دستور‌ها داده شد در آن موقع و بالنتیجه پس از گذشت یکی دو سال مسئله بحران قیمت‌ها را هم پشت سر گذاشتیم. و اینها ضرباتی بود که به صنایع ایران با این ترتیب وارد شد و شتاب‌زدگی‌هایی حاصل شد.

س- چند نفر هم زندان رفتند مثلا آقای علی خسروشاهی را که گرفتند. آن هم مربوط به همین کار بود؟

ج- بله مربوط به همین‌ها بود. بعدا می‌گرفتند و می‌بستند و و این کارها را می‌کردند. در صورتی که خود ضربات هولناکی به صنایع ایران به این ترتیب وارد می‌شد. مع‌هذا صاحبان صنایع ایران من معتقد هستم که بدون اینکه تعصبی داشته باشم یا خودم در آن گروه باشند در سازندگی ایران نقش مهمی داشتند و حالا هم که انقلاب شده است این افتخار برای آنها لااقل هست صرف نظر از اینکه چگونه بودند و چگونه به دست لااقل این شغل‌ها را در ایران امروزمان ایجاد کردند که این شغل‌ها به روایت یکی از دوستانمان که آقای قاسم لاجوردی باشد، ماشین‌ها و این شغل‌ها با میخ‌ها به زمین ایران‌زمین چسبیده است. بنابراین این یکی از افتخارات کل جامعه صنایع ایران است که توانستند دو میلیون شغل در آن روز در ایران به وجود بیاورند که نسبتاً همه چیزش هماهنگ بود.

البته مسائل زیادی در مملکت بود. کم‌بود بود. مسئله کشتیرانی بود که خود من رفتم در جلفا، بنادر ما نمی‌کشید، یکسری ناهماهنگی‌ها و نارسایی‌هایی بود که مسئولین وقت هماهنگ آنچنان نمی‌کردند با بخش خصوصی آنچنان که باید مشورت نمی‌کردند اگر می‌کردند چون واقعاً بخش‌خصوصی رسالتی دارد و تاجر خوبی هست می‌توانست کمک بکند ولی ریشه‌های توطئه‌ها از چند از چند سال پیش به چشم می‌خورد حتی خارجی‌ها و داخلی‌ها را هم که دیدیم که این مسائل را به وجود آوردند.

س- این‌طور که شما تعریف می‌کنید انگار بخش خصوصی نفوذ خیلی فوق‌العاده‌ای در مقابل دولت نداشته است، و برعکس دولت بوده است که مسلط بوده است بر بخش‌های خصوصی.

ج- نه اتاق بازرگانی صنایع و معادن این نقش را داشت که رابطی بود به این مسائل و مشکلات بازرگانی صنعتی کشور را می‌دانست و اگر لایحه‌ای می‌خواستند در ارتباط با قانون کار یا مالیات‌ها یا وزارت صنایع و معادن بنویسند این را فقط و صرفاً جنبه مشورتی داشت و آن هم دلخواه بود اگر دلشان می‌خواست مشورتی با ما می‌کردند اگر نمی‌خواست نمی‌کردند. و یک مطلب دیگری بود که برای تعیین مقررات واردات و صادرات ایران که همه‌ساله تعرفه بیرون می‌آمد تغییر می‌کرد از ماه آبان که من هم خودم جزو کمیسیون صادرات و واردات بودن ما از بازرگانان می‌خواستیم پیشنهادهای خودشان را بدهند و صاحبان صنایع. اغلب اوقات صاحبان صنایع درخواست داشتند برای توسعه کارهای خودشان محدودیت‌هایی در واردات بشود و یا بالعکس واردات‌چی‌ها می‌خواستند که چون کالا کم هست اتاق بازرگانی با کمال بی‌طرفی اینجا مسئله شخصی را در نظر نمی‌گرفت و این مسئله کار را در نظر می‌گرفت یعنی اگر مثلاً صنعتی قیمتش بالا رفته بود بی‌جهت و داشت از یک محدودیت‌های وارداتی استفاده می‌کرد ما پیشنهاد می‌دادیم که واردات کالا را اجازه بدهید و یا بالعکس و یا اگر واردات زیاد بود داشت به یک واحد صنعتی می‌زد این پیشنهاد را می‌دادیم. کمیسیون ما این کار را می‌کرد و به وزارت بازرگانی منتقل می‌شد و بعد کمیسیون هم در آنجا مجدداً تشکیل می‌شد از نماینده اتاق بازرگانی دعوت می‌کردند و می‌رفتند در آنجا و از او می‌پرسیدند که به چه دلایل می‌گوید؟ و دلایل ارائه می‌شد و آن کمیسیون هم یک تصمیم می‌گرفت که ممکن بود به موازات آن باشد یا مخالف آن باشد که در هر حال می‌رفت به هیئت دولت یک مرتبه می‌دیدیم شب آخر هیئت دولت بدون توجه به اینها بعضی چیزها در می‌آمد ولی بعضی چیزها را رعایت می‌کردند. ولی اینکه بخش خصوصی هادی دولت باشد اینگونه نبود

س- وزیری را تعیین کند یا اینکه…

ج- لااقل من سراغ ندارم برای اینکه در تاریخ کل تاریخ اتاق بازرگانی و صنایع ایران که دو دوره چهار ساله بود، بنده از اول در تمام جریاناتش بودم و قبلاً هم در بازرگانی‌تهران این چنین نبود. ولی یکی دو وزیر از اتاق بازرگانی و شاید بیشتر بیرون رفت. مثلاً آقای انصاری در بخش خصوصی اول بودند و چون مرد لایقی بود به سفارت منتقل شد و بعداً هم آمدند بخش دولتی و باز هم دو مرتبه برگشتند به سرجایشان. یا وزیر کشاورزی در نظر دارم که از اتاق بازرگانی انتخاب شد این‌ها به علت موفقیت‌هایی بود که در بخش خصوصی دولت می‌دید. خب طبیعتاً کسی که از اتاق بازرگانی می‌رفت مسائل اتاق بازرگانی را و صاحبان صنایع را بهتر می‌دانست.

س- وقتی شما صحبت کردید و می‌خواستید به کره بروید و در آنجا آقای علم شما را خواسته بودند یک خرده از نظر شنونده شاید نیاز به توضیح باشد که خوب این یک مسئله است یا مربوط به وزارت خارجه است یا مثلا وزیر اقتصاد باید به شما بگوید یا حداکثر نخست‌وزیر، چه بوده که وزیر دربار نسبت به این مسئله علاقمند بوده و شما را صدا کرده است؟

ج- تصور من… من البته این را نمی‌دانم همین‌طور که می‌فرمایید به این ترتیب باید باشد باید سلسله مراتب رعایت می‌شد ولی تصور می‌کنم که این خیلی گزارش سریع رسیده بود و وقت ضیق بوده که این ترتیب اقدام شد. شاید گزارشات محرمانه‌ای بوده که هنوز به دولت و سایر مقامات نرسیده باشد، آیا سوال دیگری جنابعالی دارید؟ خیلی متشکر.

س- خیلی ممنونم از شما.