روایت‌کننده: تیمسار محسن هاشمی‌نژاد

تاریخ مصاحبه: ۲۳ژانویه ۱۹۸۶

محل مصاحبه: واشنگتن دی‌سی

مصاحبه‌کننده: ضیاء صدقی

نوار شماره: ۷

ارتش متأسفانه فرمانده فرماندهی که خودش بتواند در یک روز مبادا مسئولیت را برعهده بگیرد تربیت نمی‌کرد. غالباً کسانی بودند که باید برای کوچکترین مطلبی کسب اجازه کنند. خود من وسیله این کار بودم. غالباً برای اجازه مرخصی به فلان افسر باید شبانه تلفن کنند به بنده، بنده به عرض اعلی‌حضرت برسانم که اجازه می‌فرمایید فلان افسر مرخصی برود یا خیر؟ و در یک چنین ارتشی شما نمی‌توانید انتظار داشته باشید که این امرا برای یک روزی آماده بشوند که خودشان بتوانند در یک موقع بحرانی تصمیم بگیرند مگر این‌که یک کسی از بالا به اینها دستور بدهد. و این درست آن چیزی است که در ارتش ما اتفاق افتاد. و این هم که من به شما می‌گویم حتی بعد از این‌که اعلی‌حضرت از ایران تشریف بردند هنوز ما کسی را نداشتیم که لااقل برای حفظ سربازخانه دستور بدهد، این برای این است که هیچ‌کس، همه منتظر بودند که یکی از بالا به آنها دستور بدهد که این آب را بخورید یا نخورید. و با کمال تأسف این درست است، حقیقت دارد که ارتش کسانی را تربیت نمی‌کرد که در روز‌های مبادا اینها بتوانند آمادگی این را داشته باشند که با هر وضعی برخورد کنند. شاید خیلی کم خیلی نظیر یک چنین افسران. البته این را من به شما بگویم. اگر به همین ارتش مأموریت داده می‌شد مأموریتش را انجام می‌داد. ولی حتماً باید به او مأموریت داده می‌شد. ولی آن کسی که خودش با استقلال ابتکار داشته باشد و بگوید من سربازخانه‌ام را حفظ می‌کنم نبود.

س- تیمسار من با تشکر از شما مصاحبه را امروز در اینجا خاتمه می‌دهم. خیلی ممنونم از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.

ج- تشکر می‌کنم مرسی.